گاهی این ویدئوی کوتاه 21ثانیه ای را بیشتر از ده بار پیاپی، پلی می کنم و هر بار غرق احساس و لذتی عمیق می شوم که پایانی ندارد. پست رُندی مثل 600 باید خاص و متفاوت باشد. من هم این شعر و دکلمه ی زیبا را از محمدجعفر ابراهیمی انتخاب می کنم که تلفیق صدا و احساس زیبای ایشان و موسیقی دلنواز کارن همایونفر، دیدن و شنیدن آن را خاص و متفاوت کرده است.
باور کن
گفتم تورا دوست دارم؛ صدای مرا نقاشی کن.
دلتنگ توام, اندوه مرا نقاشی کن.
به تو می اندیشم در غم دیگران, پندار مرا نقاشی کن .
گفتی : "در خلائی که هوا نیست, نه من تو را می خوانم, نه تو مرا می شنوی.
برایم چراغی بیاور, بی نور, چگونه نقاشی کنم؟ "
چند وقت پیش متوجه شدم مدتهاست از خانه بیرون نمی روم، به کسی تلفن نمی زنم. تا با من حرف نزنند حرفی نمی زنم. در وقت ناچاری، در استفاده از کلمات صرفه جویی می کنم،به دیدن هیچ کس نمی روم، تمام پیام های مجازی را بی جواب می گذارم.چرا؟! چون باز هم غرق شده بودم در تنهاییِ لذتبخش دوست داشتنی ام!
در گروه تلگرامی جمع شدیم، قرار و مدارها رو گذاشتیم، در روز و ساعت خاص در کافی شاپی که از قبل هماهنگ کرده بودیم جمع شدیم و .
بعد از 22 سال همدیگه رو دوباره دیدیم! ما، هم کلاسیهای دبیرستانی بودیم. سه ساعت پر هیجان و شاد رو دوباره تجربه کردیم و 40 سالگیمون رو در کنار هم جشن گرفتیم.
همون شیطنتها، همون شلوغیها، همون شوخیها، همون خنده های بلندِ پر از زندگی. ما دخترای شیطونِ ساله ی 40 ساله ی خیلی زیبا!
درباره این سایت